خودمونیا

با ارامش بخوان

خودمونیا

با ارامش بخوان

آخرین مطالب

بـہ توڪل ناҐ اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم

مدرسه: گفته بودم که عکسای لوازم التحریرم رو میذارم برین ادامه مطلب میبینید.یکشنبه هفتهی بعدی یعنی 30شهریور 93 باید برم مدرسه چون دعوتمون کردن . خیلی میترسم . خدایا خودت میدونی و من.

درد: کل درد دارم سه چهار روزه که زیر دلم یهو درد میگیره یهو اروم میشه نمیدونم 2 سال پیشم اینجوری بودم ولی جدیدا خیلی شدید شده. از اون طرفم درد غمی که چند مدته به خاطر یه موضوعی که فقط خودم میدونم تو سینم اذیت میکنه.

بپرین ادامه مطلب :

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۴۶
kimia m.i

سلام

بازم مدرسه داره همهی کارام رو انجام دادم اگر بتونم از وسایلم که خریدم براتون عکس میذارم . شاید خیلی گرون باشن ولی با عشق خریدمشون . دوست داشتم برای بچه های بهزیستی هم مثل خودم میخریدم ولی...

بگذریم میخوام معنی مادر بودن رو بهتون شاید بی ربط باشه ولی من عاشقشم

WHEN I CAME DRENCHED IN THE RAIN…………………

وقتی خیس از باران به خانه رسیدم

 

BROTHER SAID : “ WHY DON’T YOU TAKE AN UMBRELLA WITH YOU

برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟

 

SISTER SAID:”WHY DIDN’T YOU WAIT UNTILL IT STOPPED

خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟

 

DAD ANGRILIY SAID: “ONLY AFTER GETTING COLD YOU WILL REALISE”.

پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد

 

BUT MY MOM AS SHE WAS DRYING MY HAIR SAID

اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت

 

STUPID RAIN

باران احمق

 

THATS MOM!!!

این است معنی مادر...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۲۱
kimia m.i

سلام خوب هستید من اومدم

اقا نخواست پیشش بمونم به خاطر همین بهم گفت برو زندگیتو بکن به خدا میسپارمت اومدم خداحافظی کنم که دلم نیومد و فقط گفتم اقا جونم خداحافظی نمیکنم ولی تو رو  به اون اوسا کریم قسمط میدم یه کاری بکن ساله دیگه هم کنارت باشم

خیلی عکس گرفتم نذاشتن دوربین ببریم داخل حرم عکسای شمال هم خوب شدن براتون میذارم

از اقا خیلی چیزا خواستم :

1-سلامتی خانوادم

2-سلامتی همه ی سرطانی ها (نمیدونم توی حرم انقدری که برای سرطانی ها دعا کردم برای خوب شدن خودم دعا نکردم)

3-اگر زنده موندم پزشکی قربول بشم (از خودم تعریف نباشه ولی همه بهم میگن دکتر میشی خودمم خیلی دوست دارم جراح قلب بشم و براش تلاش میکنم)

4-...

دلم خیلی برای مادربزرگم تنگ شده با اینکه حتی نتونستم ببینمش ولی یه حس عجیبی بهش دارم به پدر بزرگمم همینطور خیلی براشون دعا کردم تا روحشون شاد باشه . من پدر بزرگم 23 سال پیش بر اثر سرطان کبد از دنیا رفت و مادر بزرگمم بر اثر یه سرطان از دنیا رفت. انقدری اونا رو دوست دارم و شبا باهاشون حرف میزنم درد و دل میکنم حتی یکبار هم به مادر بزرگ و پدربزرگ زندم درد و دل نکردم یعنی در واقع نمیتونم بگم چون ... . توی یکی از پستام نوشته بودم که از 9 سالگی به ستارش وابسته شدم اره خیلی وابسته ام به روحشون . 2 ساله که سر قبر هیچکودوم نرفتم چون نمیبرنم ،دلم زار زده برای یه سلام کردن سر قبرشون دوست دارم برم سر قبرشون و گل های مریمی که مثل مامان مریمم میمونن رو پر پر کنم دور اسمش . گل های محمدی رو که بابابزرگم دوست داررو براش بخرم و با گل های داوودی قبرشو تزیین کنم.دوست دارم همیشه قبرشون بوی گلاب بده .

نزدیک به مدرسه هاست دوست داشتم برای بچه های غزه دفتر و مداد میخریدم ولی نمیتونم... . یه چیزیو بهتون بگم من تا الان به یه چیزایی فکر میکردم که سرم نیومده بود و سر مردم اومده بود ولی حالا همون بلا سر خودم اومده .

اول پست گفتم سرطانیها فکر میکنید چرا بهشون یه حسی دارم ؟ چون به خاطر همین سرطان دو تا از کسایی که الان خوب میتونستم باهاشون درد و دل کنم رو از دست دادم .

فکر میکنید چرا میخوام جراح قلب بشم ؟ چون نمیخوام به خاطر این دو تا دیگه از عزیزانم رو از دست بدم .میخوام خوبشون کنم.

موقعی که نگاه دریا میکردم اونم دلش خیلی پر بود همش می غرید مثل دل من که همش می غره ،زجه میزنه

نمیخوام با نوشته هام ناراحتتون کنم اگر واقعا میدونید که ناراحت میشید نیاید من این وب رو فقط برای دل خودم باز کردم چون مثل دفتر غم خواری هام برام عزیزنه

یه دفتر دارم که خاطراتم رو توش مینویسم یکی هم دارم که درد و دل میکنم هیچکس از این دفتر ها خبر نداره به جز شما 

برید عکسای شمال تو ادامه مطلب:

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۰۹
kimia m.i

سلام به همه ی دوست جونیای خودم خوفید؟چه خبرا؟

من از فردا تا 19 شهریور میرم سفر اگه دیگه برنگشتم و خدا خواست تا پیش اقا بمونم که هیچی اگر که نه بازم تشریف نحصمو میارم

براتون دعا میکنم

ممنونم خداحافظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۲۴
kimia m.i

به نام افریننده ی من که عاشقانه و محتادانه محتاج دیدنش هستم . عشق به خدا تمامی ندارد چون خیانت نمیکند .

رنگ ها را دوست دارم چون از انها بدم می اید و فقط رنگ سیاهیه شب ره میخوام چون با رنگهای دیگه محو میشه

میدونم خیلی دیره ولی فقط برای خودم چون دخترم و کسی بهم تبریک نگفت این شعر رو نوشتم

مَن از نَســــل لِـــــیلی ام...
مَن از جِنـــس شــــیرینَم...
مَن دُخــــــترم...
با تمام حساســـیت های دُخترانه ام...
با تَلنگری بارانـــی میشوم...
با جُـــــمله ای رام میشوم...
با کَلـــمه ای عــــــاشق میشوم...
با پُــــــشت کردنی ویــــــران میشوم...
به راحَتی وابَــــــسته میشوم...
با پیــــــروزی به اُوج میرسم...
هنوز هم با عروسَـــــــکهایم حَرف میزنَم...
هنوزم هَم برایِشان لـــالـــایی میخوانَم...
من دُخـــــترم...
پُر از راز...
هرگز مرا نَخواهی دانِــــست...
هرگز سَرچِشــمه اَشکــــــهایم را نمی یابی...
هرگز مرا نِمیفَــــهمی...
مَگر از نَـــــــسلم باشی...
مَگر از جِنــــسم باشی...

از کوچیکی یاد گرفتم که سنگین رفتار کنم ولی منم دل دارم همه ی عالم و ادم میدونن که دخترها  به پدر هاشون وابستن منم یه دخترم ولی چرا نتونستم مثل خیلیا موقعی دلم میگیره برم بغل بابام و سرمو بذارم رو سینش و به یه ناز خاص بگم بابا ، بابای خوبم دلم پره برام موهامو شونه میکنی؟ تا ارامش رو به دست بیارم ،بابام بهم بگه کی دل دختر بابارو شکسته؟کی جرعت کرده به پرنسس زیبای من با قلبی ابی حرف بزنه ؟ کی تونسته به دخترم بگه با چشمت ابرو وجود داره؟آره داغ و دلی اینارو دارم . هرشب با چشمای نمناک میخوابم چون میترسم که فردا بیدار نشم و صدای خانوادم رو نشنوم. خدایا چرا نمیتونم خیلی چیزارو به مادرم بگم چرا مادرم موقعی که بهم میگه گریه کردی؟ میگم گریه نکردم . از نظر بقیه دختر حساسیم ولی...

همه ی اینا مربوط به خودم و گفتهی خودم و به قلم خودم بود

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۲۱
kimia m.i


بسم الله الرحمن الرحیم

قرمز نوشتم به یاد حسینم به یاد فرق بریده ی علی به خاطر خون محسن زهرا به خاطر خون علی اکبرم و اصغرم

دلم گرفته قراره هفته ی دیگه برم پابوس اقا هر دعایی دارید هر حاجتی دارید سفارش کنید تا به اقا بگم (یا رضا)

متن اهنگ دل داغون محمد بهشتی پور(بهتون توضیه میکنم حتما دانلودش کنید و بشنوید. عالی عالیه .)

کی بود یکی نبود زیر سقف کبود یه نفر پریشون و تنها بود

دیگه خسته از این دنیا بود

رو زمین و آسمون نبود هیچ کی با اون نداشت چیزی بجز دل داغون

پره زخم و غریب و بی نشون 

تو چی کار کردی باهاش که گریه هاش تموم نمی شه

تو چی کار کردی که در به در شده واسه همیشه

تو نمی دونی چه سخته کسی دنبالت نگرده

غم بی تفاوتی بزرگترین درد یه مرده

توی یه شهر غریب یکی گم شده بود ولی دنبال نشونه ای نبود

واسه گریه هاش شونه ای نبود

متن اهنگ دلم شکست ندیم(فوق العادست .)

قرار نبود که بعد من بره تو قلب اینو اون جا بشه

بهم میگفت که بعد من میمیره آخه اون نمیتونه که تنها بشه

دلم شکست حواست هست تمام آرزوی من به گل نشست

اشک چشام رو گونه هام نشستو گریه هام برات به دل نشست

تنها نمون ولی منو با اشکام چه تنها گذاشت

نگفته بود که میره زود نگفته بود که بجز من کسیرو داشت

بهم به جز دروغ نگفته بود

دلم شکست حواست هست تمام آرزوی من به گل نشست

اشک چشام رو گونه هام نشستو گریه هام برات به دل نشست

قرار نبود که بعد من بره تو قلب اینو اون جا بشه

بهم میگفت که بعد من میمیره آخه اون نمیتونه که تنها بشه

دلم شکست حواست هست تمام آرزوی من به گل نشست

اشک چشام رو گونه هام نشستو گریه هام برات به دل نشست

متن اهنگ کیمیای من سعید کرمانی(من که دیوانه وار عاشق این اهنگم چون به اسم خودمه.)

نه دیگه نمیتونم
من با تو نمیمونم
نه دیگه نمیخونم
امشب به یادتم
تنها نشستم
کنار قاب عکست
دستات تو دستم
فردا به یاد من
عشقی نمیمونه
قلبی از چشات
ازم یادی نمیکنه
اگه داغی توی سینم هست
بدون اشکای روی گونم
پس واسه این هر شب میبارم
میگم مردم ولی بیدارم
سعید سیره از این رویا
داره میره از این دنیا

بیرونو نگاه میکنم اگه ببینمت
دوباره صدات میکنم
با اینکه بیزارم ازت
هنوزم عشقمی تو
آرزومه یه بار مثل من بشکنی تو
از تو گله نیست
من کمی شکایت دارم
از درس عشقم واست حکایت دارم
من رضایت دارم
به بود و نبودت
باورش سخته قلبت با من بود ونبودش
پس میرم تا یاد بدم شیطان بودی
نگو تو سختیا همراهمی کی باهام بودی؟
ای کاش بودی منو درک میکردی
چرا فکر میکردم تو با همه فرق میکردی
رو ورق زدم عشق تو باطله سوخت
از تو برای من چی جز خاطره موند
ولی صادقانه بگم که قلب منو
شکوندی تو ندونستی قدرمو

با صدات آروم میشدم
با غمت داغون میشدم
یه شب پیشم نبودی
بی سر و سامون میشدم
اما رفتی و نگقتی
خاطراتمون چی میشه
یه ندا هم ندادی
میری واسه همیشه

واست فرقی نمیکرد
که من بی تو بمیرم
بازم دیوونه میشم
به این دنیا اسیرم
خیلی ساده تو این بار
منو تنها گذاشتی
رفتی و ندیدی
رو قلبم پا گذاشتی
اگه داغی توی شینم هست
بدون اشکای روی گونم
پس واسه اینه هرشب میبارم
میگم مردم ولی بیدارم
سعید اسیره این رویا
داره میره از این دنیا...

همیشه در برابر اه جان گداز مادرم اب میشوم و در برابر دل پدرم خم میشوم و برای هردو جانم را میدم

در پناه حق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۰۳
kimia m.i

میگن ادم به هرچی فکر کنه سرش میاد

اخه...........

حالم خوش نیست اومدم بگم هنوز زندم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۲
kimia m.i

هیچی خبر سلامتی

خبری نیست راستی یه سوال:

اگر من بمیرم چی میکنید

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۱۳
kimia m.i

منتظر یه خبر باشید

شاید ناراحت کننده ولی برای من خوشحال کنندست

ساعت 2 ظهر در خدمت شما

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۲۸
kimia m.i

وای وای دارم میمیرم سرم شلوغه نمیدونم چیکار کنم

خاک بر سرم سلام خوبین،خوشین،سلامتیت

دوستای عزیز دارم میمیرم

هفته دیگه پنج شنبه عروسی دختر عمومه اولین نوه ی پسری و پنج شنبه همین هفتم عروسی پسر خاله مامانم برای عروسی پسر خاله مامانم خودم موهامو درست میکنم ولی لباس باید بخرم برای عروسی دختر عموم لباس دارم و با عمم باید برم ارایشگاهی که دوست مامانمه که هنوز وقت نگرفتم و مدل موم رو انتخاب نکردم

امروز با مامانم و خواهرم رفتیم بازار ما خیابان مطهری زندگی میکنیم که مرکز لوکس ترین چیزای خرم اباده

تو رو خدا دعا کنید فردا لباس مورد علاقم رو پیدا کنم

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۲۴
kimia m.i