خودمونیا

با ارامش بخوان

خودمونیا

با ارامش بخوان

آخرین مطالب

سلام خوبین سلامتید

امروز صبح بابام اومد و گفت غروب بریم یه کیک بخریم و بعدش بریم کادو بخریم

من خیلی خوشحال شدم مامانم نمی دونه که چه فکری تو کلمه

الان از خوشحالی دوست دارم جیغ بکشم

.

.

.

.

.

تولد تولد تولد تولد تولد مامانم مبارک


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۱۷:۳۶
kimia m.i

سلام خوبین خوشین من خیلی دلسوز همه هستم این پست رو فقط برای دانشجویانی که در امتحانات هستند نوشتم

اول یه سلام عالی به دختر خالم که خیلی دوستش دارم که داره پزشکی می خونه که تا 12 تیر امتحان داره از همینجا براش ارزوی

موفقیت می کنم

دوم به بقیه ی دانشجویان امیدوارم که امتحاناتتون رو خوب بدین من می دونم چقدر سخت امیدوارم که همیشه در زندگیتون موفق باشین .

نمیدونید من به جای شما دانشجوها استرس دارم هر موقع که حالم میگیره میرم اهنگ گوش میدم .

دیروز به خاطر بهم خوردن برنامه هایی که برای تولد مامانم داشتم با همه از جمله بابام قهر کردم . الان هم باهاش قهرم .

من اگه با یکی قهر کنم تا یک هفته باهاش حرف نمی زنم.

مامان عزیزم تولدت مبارک

بچه ها راستی امروز تولد فرزاد فرزین هست 31 ساله میشه

دوستون دارم

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۱۱:۰۴
kimia m.i

تواین دنیا تواین عالم/میون این همه ادم

ببین من دل به کی دادم/به اون کسی که نمیخوادم

دلم شیشه دلش سنگه/واسه سنگ دلم تنگه

این شعر رو از یه وبلاگ دیگه بر داشتم من که خیلی خوشم اومد امیدوارم خوشتون بیاد

نظر بذارید

بایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۳ ، ۱۱:۴۰
kimia m.i

سلام

امیدوارم حالتون خوب باشه

دیشب رفتیم خونه ی خالم اینا البته خاله ی مامانم با خاله خودم کلا خانوادگی خیلی خوش گذشت و اما معدم بازم به دلیل استرس و خوشحالی درد گرفت این دفعه با درمان پدربزرگم خوب شدم منو روی پاش خوابوند و معدم رو از روی سینه ماساژ داد که حالم خوب شد و بعد به خاطر قبولی من در تیزهوشان من اونارو به صرف حله حوله به پارک دعوت کردم که خیلی خوش گذشت تا اذان صبح خوابم نبرد اینقدر با دوستام حرف زدم که فکم درد می کرد خلاصه اون از دیشب اما امروز باید می رفتم یه عکس با حجاب می گرفتم فکر کن ولی با ناراحتی رفتم فعلا بای

خیلللللللللللللللللللللللییییییییییییییییی هواااااااااااااااااااااا گرمه

اخ با این گرمای لرستان

خوزستانی ها خدا رحم کنه بهتون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۵
kimia m.i

سلام دوستای گلم عزیزای جونم خوبین

می خواستم بهتون بگم که من امروز نتایج تیزهوشانم رو گرفتم

اول باید بهم مشتلوق بدید تا بگم

.

.

.

.

.

من تیزهوشان قبوللللللللللللللللللللل شدم

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۲۹
kimia m.i

سلااااااام

عزیزای دلم خوبین

می خواستم درباره قالب جدید وبلاگم بپرسم اگه دوست ندارینش بگین تا عوضش کنم

مرسی . بای بای

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۵۰
kimia m.i

سلااااااااااااااام

خوبین امیدوارم

اقای جمال خان این پست رو گذاشتم تا معنی اون جملرو بهت بگم

من اهل خرم آباد مرکز استان لرستان ، نه لرستان لرستااااااااااااان ، اهل مردم خون گرم]مهمان نواز و...

شاید فکر کنید که من زیادی دارم اغراق می کنم جکایی که درباره لر ها می زنند کاملا غلته و ساختگی خوبه خودت میدونی با بقیه هم هستم . دوستای عزیز من به لر بودنم افتخار می کنم من همیشه کفتم و بازم بهتون می گم که من هرجا باشم بازم به آغوش گرم لرها باز می گردم .

من و دختر خالم با اینکه اختلاف سنی دارم ولی بازم همدیگرو می خوایم به هم یه قول دادیم که همیشه با هم باشیم .

بوس بوس البته به دخترا نه ب آقایون (خدا مرگم بده ووی)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۱۵
kimia m.i

سلام

بچه ها تنبه شدم به خاطر معده دردم چون معدم خیلی وقتا درد می کنه حدود یک ماهه که از خوردن پفک،چیپس،لواشک و ترشی جات، فست فود و همه چی منی که با اینا بزرگ شدم حالا باید دل بکنم ازشون .

دیشب خونه بابابزرگم اینا بودیم معدم بد جوری تیر می کشید موقع غذا همه فهمیدن چون من یکم تپل تشریف دارم معد بابا بزرگم گفت کیمیا جان بابا مریضی که مامانم گفت نه بابا معدش درد می کنه بعد بابا چپ چپ نگام کرد و گفت حرس خوردی یا هلهوله که بابام گفت بابا جان دخترمونه که میشناسی موقعی یه نفر میره امتحان میده این خودشو میبازه و به خودش فشار میاره.

بعد خالم گفت تو تا مارو نکشی ول کن نیستی که گوشیم زنگ زد که پسر خالم گفت بلند شد و گفت از جات بلند نشو خودم بهت می دم بعد برداشتم دختر خالم بود بروجرد دندان پزشکی می خونه (بروجرد با خرم اباد 100کیلومتر فاصله داره) بعد گفت مگه نبینمت بازم معدت گفتم تو از کجا میدونی بعد گفت خبرا زود میرسه بهش گفتم تو داری اونجا درس می خونی یا امار گیر منی گفت هر دو بعدم یکم خندیدیم و خداحافظی کرد بعد چپ چپ نگا پسر خالم کردم پوریا خیلی بیشعوری تو که میدونی ... اقا تااخر مهمونی من اونو می کشتم و اون ادای منو در می اورد منم به خاطر اینکه تلافی کنم گوشیش پیشم بود تا اخر مهمونی هر چی زنگ می زد من قطش می کردم.

دوستون دارم    

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۵۹
kimia m.i

سلام خوبین

بچه ها باورتون نمی شه که دارم از استرس می میرم بابام دیروز امتحان دداشت انقدر استرس داشتم که معدم از ساعت 4تا 1 شب دررد داشت نمی دونم فکر کنم معدم عصبی . امروز که داداشم می خواد بره کارنامشو بگیره دارم از استرس می ترکم . نمی دونید چقدر بده .

الان هم معدم درد می کنه و هم قلبم داره تو سینم در میاد انقدر استرس دارم که دارم میمیرم الان وب ارزو بودم موقعی این وبلاگو می خونم قلبم درد می گیره از این همه ابکش شدن اون .

پی نوشت:بچه ها دعا کنید جمعه ازمون نمونه دارم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۰
kimia m.i

میلاد منجی عالم بشریت حضرت امام عصر را به تمام دوستارانش تبریک می گویم

به عکس های زیر توجه کنید این عکس های ایستگاه های صلواتی شهرمون در روز میلاد امام زمان (عج) است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۸
kimia m.i